مى خواهى بروى ؟ بهانه مى خواهى ؟ بگذار من بهانه را دستت دهم برو و هرکس پرسید بگو : لجوج بود ، همیشه سرسختانه عاشق بود بگو فریاد مى کرد ، همه جا فریاد مى کرد که فقط مرا مى خواهد بگو دروغ مى گفت ، مى گفت هرگز ناراحتم نکردى بگو درگیر بود ، همیشه درگیر افسون نگاهم بود بگو بی احساس بود ، به همه فریادها ، توهین ها و اخمهایم فقط لبخند میزد بگو او نخواست نخواست کسى جز من در دلش خانه کند . . .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: